بداخلاقی و تندی ها
جدیدا یکمی بداخلاق شده ، شاید بخاطر کم خواب هاست ، شاید هم به خاطر برخورد بد من باشه شاید هم اقتضای سنش داد میزنه با قلدری برخورد می کنه به سختی چیزی را قبول می کنه حرفهایی میزنه در حد المپیک ، به قول بابایی ، ما که جان به جان آفرین تسلیم می کنیم چندشب پیش گوش درد سختی گرفته بود ، گریه می کرد و ناله می کرد ، بهش گفتم میخوای بهت آب بدم ، وسط گریه ساکت شد و گفت آخه آب به درد گوش می خوره من بشدت ترسو و مردم گریزه ، جدیدا با غریبه ها حرف هم نمیزنه ، وقتی بعدا می پرسم چرا، میگه خجالت می کشم تو پارک اگه یک بچه دیگه باشه ، نمیره بازی ، تو خونه هم سخت با بچه های فامیل کنار میاد همش عادت به تنهایی بازی کردن داره ولی با همه ای...
نویسنده :
مامانی
14:32